دانیالدانیال، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه سن داره

وبلاگ پسرم قبل از پا گذاشتن به دنیای من

:: چطور بین بچه ها رابطه خوب بر قرار کنیم ؟

  ارسال شده در موضوع  عمومی ,  مجله کودک والدین نقش مهمی در برطرف کردن نگرانی‌های روزمره کودکان دارند.کافی است بدانید فرزندتان از چه چیز ناراحت است تا با یافتن راهکار لازم به او کمک کنید.   فرزند بزرگ خانواده مدام از دومی ایراد می‌گیرد؟ فرزندتان اوقات بدی را در مدرسه داشته‌؟ خب زندگی گاهی سخت می‌شود و مدارا کردن با همه همیشه امکان‌پذیر نیست و برخی اوقات کودک مجبور است کاری را که دوست ندارد، انجام دهد اما این‌که چطور بتواند این شرایط را مدیریت کند، واقعا مهم است. مطمئن باشید کودک‌تان بیشتر از آنچه تصور می‌کنید می‌تواند خود را کنترل کند. ...
19 تير 1391

داستان تصویری کودکان - کلاغ تشنه

داستان تصویری کودکان - کلاغ تشنه کلاغی که در آسمان در حال پرواز بود ، احساس تشنگی کرد . او به سمت زمین آمد تا آبی برای نوشیدن پیدا کند .     کلاغ گلدانی را دید که تا نیمه از آب پر شده بود .       او بر لبه ی گلدان نشست و هر کاری کرد منقارش به آب داخل گلدان نرسید .     بنابراین تصمیم گرفت که گلدان را هل دهد تا آب بروی زمین بریزد و از آن بنوشد . اما هر کاری کرد نتوانست .     ناگهان فکری به خاطرش رسید .     او چندین قلوه سنگ را در گلدان ریخت .  ...
19 تير 1391

چی کجا ؟ کی کجا ؟ (آشنایی با جانداران زنده ویژه کودکان)

چی کجا ؟ کی کجا ؟ (آشنایی با جانداران زنده ویژه کودکان) پرنده کجا پرواز می کند ؟ ¤¤ ¤¤ ¤¤     پرندگان در آسمان پرواز می کنند .           درخت کجا رشد می کند ؟ ¤¤ ¤¤ ¤¤ درختان در جنگل رشد می کنند .           گل ها در کجا می رویند ؟ ¤¤ ¤¤ ¤¤ گل ها در باغ می رویند .   ...
19 تير 1391

داستان تصویری کودکانه - موش شهری و موش روستایی

داستان تصویری کودکانه - موش شهری و موش روستایی موش شهری و موش روستایی دو دوست قدیمی هستند . روزی موش روستایی ، موش شهری را به خانه اش دعوت کرد .     موش روستایی به موش شهری گفت : " خوشحالم از اینکه دعوتم را قبول کردی . خیلی خوش آمدی . " و همدیگر را در آغوش گرفتند .       موش روستایی میز غذا را آماده کرده بود . او بر روی میز غذا ، سیب زمینی ، نخود فرنگی و چیزهایی را گذاشته بود  که خودش آن ها را کاشته بود . موش روستایی گفت : " غذای زیادی بر روی میز نیست ، ولی امیدوارم از خوردن آن ها لذت ببری . " ...
19 تير 1391

داستان مصور کودکانه - دم حیوانات

داستان مصور کودکانه - دم حیوانات پویا پسر با ادب و باهوشی است . او به کتاب خواندن خیلی علاقه دارد . مادرش زن بسیار مهربانی است . یک روز که پویا روی تاب نشسته بود و کتابش را ورق می زد از مادرش پرسید : " مادر چرا بعضی از حیوانات دم دارند ولی ما انسان ها دم نداریم ؟ " مادر گفت : " چون آن ها به دم احتیاج دارند و ما انسان ها به آن احتیاجی نداریم " مادر کتابی را از قفسه درآورد و به پویا داد .         پویا کتابش را ورق زد . چشمش به یک شیردریایی افتاد . ار مادرش پرسید " " شیر دریایی و ماهی ها از دم چه استفاده ای می کنند ؟ " مادر گفت : " شیر دریایی و ماهی ها از دم برای حرکت کردن ...
19 تير 1391

داستان تصویری کودکانه - آرمان و شایان

داستان تصویری کودکانه - آرمان و شایان     داستان کودکانه "آرمان و شایان"               آرمان هفت ساله است . او بیش تر اوقات در خانه تنها است . زیرا پدر و مادر او در بیرون از خانه کار می کنند . او برادر و خواهری ندارد که با او بازی کند .       آرمان مادربزرگ مهربانی دارد . اما مادربزرگ پیر است و نمی تواند او را به پارک ببرد و با او توپ بازی کند .       یک روز آرمان متوجه شد که شکم مادرش از همیشه بزرگ تر شده است . او از مادرش پرسید : " ماد...
19 تير 1391

توپ کجاست ؟ - آموزش قیدهای مکان به کودکان با تصاویر جذاب

توپ کجاست ؟ - آموزش قیدهای مکان به کودکان با تصاویر جذاب توپ کجاست ؟ آیا توپ  پشت  در است ؟   نه ، دایناسور کوچولو  پشت  در است .   توپ کجاست ؟ آیا توپ  زیر  میز است ؟ نه ، عروسک  زیر  میز است .   توپ کجاست ؟ آیا توپ  داخل  کمد است ؟ نه ، کلاه  داخل  کمد است .   توپ کجاست ؟ آیا توپ  روی  مبل است ؟ نه ، کاموا  روی  مبل است .   توپ کجاست ؟ آیا توپ&n...
19 تير 1391

ماجرای من و برادرم

ماجرای من و برادرم ماجرای من و برادرم داستان تصویری کودکانه زیبایی است که برای گسترش دامنه واژگان کودک در نظر گرفته شده است . در این داستان کودک در قالب تصاویری شاد و جذاب با کلمات مخالف و متضاد آشنا می شود .               برادرم خواب  است . من  بیدار  هستم .     تخت برادرم  بالا  است . تخت من  پایین  است .     من  داخل  دستشویی هستم . او  بیرون  است .     قلک او  سنگین &n...
19 تير 1391

داستان تصویری کودکان - پروانه ها

داستان تصویری کودکان - پروانه ها سه پروانه زیبا در باغی پر از گل زندگی می کردند . یکی از آن ها قرمز رنگ ، یکی زرد رنگ و دیگری سفید رنگ بود . آن ها هر روز صبح با هم بر روی گل ها می نشستند و از شهد آن ها می نوشیدند . سپس بر روی گل ها بازی می کردند و می رقصیدند .       یک روز که آن ها مشغول بازی بودند ، خورشید پشت ابرهای سیاه قایم شد و باران شروع به باریدن کرد . بال نازک پروانه ها زیر باران خیس شد . آن ها به دنبال جایی برای قایم شدن بودند تا وقتی باران تمام شود  باز هم با هم بر روی گل ها بازی کنند .     پر...
19 تير 1391

داستان مصور کودکان - ابرهه و اصحاب فیل

داستان مصور کودکان - ابرهه و اصحاب فیل هنگامی که حضرت ابراهیم (ع) یکی از پیامبران بزرگ ما خانه کعبه را ساخت ، مردم آن را عبادت می کردند .    اما شیطان کم کم آن ها را فریب داد و عده ای بت هایی که با دست خودشان ساخته بودند را در اطراف کعبه گذاشتند و آن ها را پرستش می کردند . در آن زمان ابرهه پادشاه یمن بود . یکی از افراد مکه در کلیسای یمن کار بدی انجام داده بود . ابرهه تصمیم گرفته بود که این کار او را تلافی کند و خانه کعبه را ویران کند . ابرهه سپاه بزرگی از سربازان و فیل های بزرگ جمع آوری کرد و به سمت مکه برای نابودی کعبه به راه افتاد . عبدالم...
19 تير 1391